***
هیچگاه ندیدم موسوی دروغ بگوید!
مصطفی معین: روحانی با ریزش رأی مردم مواجه شده است
مصطفی معین، وزیر علوم دولت اصلاحات و از فعالان جریان چپ، اخیراً در بخشی از مصاحبه خود با سایت جماران اظهار کرده است:
«من احتمال رأی آوری آقای روحانی را کمتر از سال 92 نمیبینیم. چون آقای روحانی در دور اول خود در سیاست خارجی عملکرد موفقی داشته و تا حدودی توانسته است فسادهای اقتصادی و اداری گذشته را کنترل و در این زمینه روشنگری انجام دهند. هرچند که برای توده مردم هنوز مسائل اقتصادی و معیشتی وجود دارد اما فکر میکنم روندی که طی شده است یک روند تدریجی و رو به بهبود بوده است. ممکن است ریزش آرایی هم وجود داشته باشد»!
او همچنین در تشریح کیفیت ریزش آرای روحانی تصریح میکند: کاسته شدن رأی آقای روحانی هم بیشتر به خاطر مشکلات اقتصادی و معیشتی است که میراث دولت قبل است. ولی چون این قضیه برای مردم ملموس است و بهصورت مستقیم با آن درگیر هستند و با تبلیغات منفی که علیه دولت صورت میگیرد ممکن است یک عدهای به این علت ناامید شوند.
معین در بخش دیگری از صحبتهای خود به حصر یکی از فتنهگران نیز اشاره کرده و میگوید: در حصر نگاهداشتن، چه وجه قانونی به لحاظ قانون اساسی و قوانین عادی دارد؟ این موضوع از چه وجه اخلاقی برخوردار است؟ چه تدبیری است که به این نتیجه میرسد که باید یک فرد را از آزادیهای خدادادیاش محروم کنند و او را در حصر قرار دهند. بهخصوص که من هیچگاه ندیدم که آقای مهندس موسوی چه در دوران مسئولیتش چه قضایای سال 88 دروغ گفته، به کسی توهینی کرده یا تهمتی زده باشد. ایشان از اخلاقیترین مسئولان و شخصیتهای انقلاب ما هستند. در ثانی شما اگر در حال حاضر به صحبتهای انتخاباتی ایشان درباره فسادهای اقتصادی و یا سیاسی در مناظرهها و تبلیغات توجه کنید، میبینید که خیلی از صحبتها و پیشبینیهای ایشان اتفاق افتاده و حقایق نمایان شده است!
*در همین راستا «مصطفی کواکبیان» از نمایندگان اصلاحطلب عضو فراکسیون امید نیز به تازگی در یک سخنرانی با اشاره به وضع موجود گفته است: باید پذیرفت دچار مشکلات عدیدهای هستیم و نمیخواهم، بگویم که دولت عملکرد مطلوب را در این موضوع داشته و خود انتقاداتی به آن دارم اما در بحثهای اقتصادی نمیتوان به راحتی مشکل را حل کرد و نباید توقع سطح بالایی را داشت.[1]
صحبتهای آقای معین را میتوان در چارچوب عصیانگریهای اخیر چهرههای اصلاحطلب علیه نامقبولی وضع موجود ارزیابی کرد.
عصیانگریهایی که پیش از این در کلام چهرههای دیگری نظیر ابراهیم اصغرزاده و محمدرضا تاجیک نیز تکرار شده و هر روز هم بر وسعت آن افزوده میشود.
اما علت این اشاره چهرههای جریان خاص به کژیهای وضع موجود چیست؟ و آنها چگونه همزمان با همین اشارهها از این میگویند که در انتخابات آینده به روحانی رأی خواهند داد؟!
علت به طراحی خاصی برمیگردد که جریان خاص برای انتخابات 96 تدارک دیده است.
آنها با علم به اینکه وضع موجودی که دولت آقای روحانی پدید آورده به هیچ وجه قابل قبول نیست و نیز با توجه به اینکه خودشان هم به دلایل مختلف امکان معرفی کاندیدای شاخص و رسمی در انتخابات ریاستجمهوری دولت دوازدهم را ندارند، تصمیم گرفتهاند به فرمول «حمایت غیر رسمی و بدون مسئولیت دموکراتیک از روحانی» روی بیاورند.
به این نحو که اگر رئیسجمهور روحانی برنده انتخابات باشد، آنها خواهند گفت که ما حامیان روحانی و شریک دولت جدید هستیم.
اما اگر آقای روحانی بازنده شود، اصلاحطلبان، صحبتهای خود در انتقاد از وضع موجود و اشاره به اینکه پیش از این اظهار کردهاند روحانی کاندیدای رسمی آنها نیست (تکرار شده در کلام آقایان الویری و عربسرخی!) و برای او ستاد انتخاباتی هم تشکیل نمیدهند را دستاویز قرار داده و عنوان خواهند کرد که ما بازنده انتخابات نیستیم چون کاندیدای رسمی نداشتیم.
بر همین اساس، اصلاحطلبان با توجه به فراغت از انتخابات ریاستجمهوری و تجربه خوبی که از انتخابات مجلس دهم در تهران دارند، تلاش کردهاند تا تمرکز خود را بر انتخابات شورای شهر که همزمان با ریاستجمهوری برگزار میشود قرار دهند.
در اشاره به صحبتهای معین پیرامون مسئله حصر نیز قضاوت را به مخاطبان محترم واگذار میکنیم...
***
انتخابات مجلس نهم را چه کسی تحریم کرد؟
اولین دروغ در پرونده تقلای جریان خاص برای ارتباط با رهبری!
محمد هاشمی، برادر مرحوم هاشمی و از فعالان سابق حزب کارگزاران، اخیراً در بخشی از یک گفتوگو اظهار کرده است: در زمان حیات آیتالله هاشمی، ایشان واسطهای بین جناحها، گروهها و افراد با مقام معظم رهبری بودند. آنها مطالب خود را به آیتالله هاشمی میگفتند و ایشان، یا خودشان به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، موضوعات را با رهبری مطرح میکردند و از آن طرف، مطالبات رهبری را به آنها منتقل میکردند؛ یعنی به عنوان یک واسطه یا کاتالیزور عمل میکردند.
به گزارش شرق، هاشمی درباره موضوعاتی که بیشتر محور این گفتوگوها قرار میگرفت نیز گفت: انتخابات یکی از مواردی بود که برای آن رایزنی میشد. بالاخره در برخی انتخابات زمزمههایی از طرف برخی اشخاص معاند مطرح میشد که مثلا انتخابات را تحریم کنند. این را از یک جهت به پای اصلاحطلبان مینوشتند. باید به رهبری اطمینان داده میشد این سخن از طرف اصلاحطلبان مطرح نشده و آنها چنین دیدگاهی ندارند!
او درباره رایزنی مرحوم هاشمی با رهبری برای تأیید صلاحیت حسن خمینی، هم میگوید: من اطلاع دقیقی ندارم؛ اما شنیدههایی بود که این اتفاق افتاده است.[2]
*بر اساس مطالعات ما، قضیه تلاش اصلاحطلبان برای ارتباط مستقیم با رهبری نظام پس از درگذشت مرحوم هاشمی را نخستین بار، حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی مطرح کرد و پس از او هم کسان دیگری از جمله «محمدرضا تابش» از نمایندگان اصلاحطلب مجلس درباره آن اظهاراتی داشتند.
تابش در این زمینه حتی پا را از «تأکید» هم فراتر گذاشت و به تازگی در یک مصاحبه اینطور ادعا کرد که مقامات ارشد نظام تدبیر کرده و بحث ردّ صلاحیت روحانی را مرتفع کردهاند![3]
اما در اشاره به اظهارات محمد هاشمی مبنی بر اینکه بحث «تحریم انتخابات» دروغی بوده است از سوی معاندین که قرار بوده به پای اصلاحطلبان نوشته شود و بر همین اساس میبایست به مقام معظم رهبری اطلاع داده میشد؛ گفتنیهای زیادی وجود دارد...
متأسفانه این مسئله دروغ نیست و حقیقت دارد و بحث «قهر جمعی اصلاحطلبان از انتخابات مجلس نهم» یکی از واقعیات موجود در قاموس جریان سیاسی خاص است.
جریان سیاسی خاص یا همان اصلاحطلبان، انتخابات مجلس نهم که نخستین انتخابات کشور پس از فتنه سال 88 بود را صراحتا و رسماً تحریم کردند و پس از آن بارها به این رفتار دشمنانه اشاراتی هم داشتند.
«غلامحسین کرباسچی» دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی، زمانی در رابطه با همین قهر جمعی گفته بود: من معتقد بودم که حتی در انتخابات مجلس(نهم) همه باید شرکت کنیم اما برای اینکه شقّ عصای مسلمین نشود و جمعیت متفرق نشود، گفتیم که باشد و ما تبلیغ این حرفها را نمیکنیم ولی عدهزیادی از نیروهایی را که میتوانستیم به مجلس بفرستیم بدون هیچ بهایی از دست دادیم. با این حضور پیدا نکردن در انتخابات مجلس هم چیزی به دست نیامد که دلمان را به آن خوش کنیم و بگوییم آمار واقعی شرکت کنندگان اینقدر بوده است و از این دست حرفها. این تحریم تاثیری در جامعه نداشت.[4]
غیر از او، «رسول منتجبنیا» قائم مقام حزب اعتماد ملی هم نفر بعدی بود که در سال گذشته طی اظهاراتی در همین باره گفت:
پیروزی اصولگرایان حداقل در دوره نهم در مجلس معلول ضعف اصلاح طلبان نبوده است.در دوره نهم بدلیل غیبت اصلاح طلبان در صحنه اصولگرایان موفق شدند.اگر بخاطر داشته باشید اصلاح طلبان در دوره مذکور وارد نشدند و لیستی ارائه ندادند و با دیدن فضای مسموم و بسته گفتند عدم توانایی در بازگرداندن جوّ به نفع خود را نداریم فلذا به ندرت وارد شدند آنهم به صورت انفرادی.در تهران و جاهای دیگر احزاب و گروههای اصلاحطلب وارد انتخابات نشدند.[5]
«عباس عبدی» از فعالان اصلاحطلب نیز زمانی در آستانه انتخابات مجلس دهم طی یادداشتی در روزنامه اعتماد و در اشاره به تحریم انتخابات مجلس نهم توسط اصلاحطلبان نوشت: «چهار سال پيش در اين روزها و ماههاي پيش از آن چالشي اساسي ميان اصلاحطلبان درگرفت و يك گروه طرفدار مشاركت در انتخابات مجلس نهم بودند. آنان طرفدار معرفي نامزد و راي دادن به آنان بودند. يك گروه ديگر با ادعاي اينكه اين بر خلاف هويت اصلاح طلبي است و با ادعاي اينكه نامزدهاي ما را تاييد نمي كنند، شركت نكردند. اين چالش كمتر به عرصه عمومي كشيده شد و بيشتر در سطح جلسات خصوصي بود. كساني كه صداي بلندتري داشتند، طرفدار عدم مشاركت بودند...اكنون وقت حسابكشي از آن رفتار است. آن سرمايهاي را كه خرج نكردند و رأيي را كه نداند، اكنون كجا رفته است؟ چه نفعي از آن حاصل شده است؟ هيچ. ولي ضررهايش را همه ميدانيم. مجلسي كه با ٤٠ راي متفاوت به سمت اعتدال و اصلاحطلبان تشكيل ميشد، بسياري از مشكلات را ايجاد نميكرد يا آنها را حل ميكرد. چرا شركت نكردند؟»[6]
با عنایت به این اسناد، مشخص نیست اصلاحطلبان که هنوز گویا از کژتابی و ناراستی دست برنداشته و از فتنه سال 88 هم توبه رسمی نداشتهاند؛ چگونه قصد ارتباط مستقیم با رهبری نظام را دارند؟!
از طرفی جوهر طرح عجیب آنها برای «ارتباط مستقیم با رهبر انقلاب» هنوز خشک نشده که این ناراست را در زمینه دست نداشتن خود در تحریم انتخابات را مورد اشاره قرار دادهاند؟!
اکنون و در اقتفای تمام دانستههای مذکور، این سؤال به ذهن متبادر میشود که آیا در پس طرح ارتباط مستقیم اصلاحطلبان با رهبری نظام در پساهاشمی! چه رفتارهای تلخی است؟!
***
خیلی از مردم مانند شاه فکر میکنند!
درسی که زیباکلام از شهدای آتشنشان و مدافعان حرم نیاموخت
صادق زیباکلام، از استادان اصلاحطلب به تازگی در یک میزگرد سیاسی گفته است: شناخت نسل جوان از انقلاب کمتر است، مانند کشتی که از ساحل دور میشود. تجربه من این است ولی شما میتوانید مخالفت کنید...هرچقدر از 22 بهمن 57 دورتر میشویم شناخت از انقلاب برای نسلهای جوان کمتر میشود.
به گزارش فارس، او همچنین میافزاید: میتوانید، بگویید اگر یک نظرسنجی صورت بگیرد، آیا نسلهای جوان میتوانند اهداف انقلاب را تحلیل کنند؟ بنده فکر میکنم با وجود تبلیغات شبانهروزی ولی فاصله ذهنی جوانان با 22 بهمن افزایش یافته است، زمانی که انقلاب در جریان بود، شاه معتقد بود که این انقلاب اصالت ندارد و خودجوش و مردمی نیست، بلکه آمریکاییها و انگلیسیها وضع را بههم ریختند و برای این اعتقاد خود دلایلی هم داشت.
زیباکلام در ادامه میگوید: سال 57 فقط شاه و تعدادی از سران رژیم پهلوی این تصور را داشتند، ولی مردم عادی چنین فکری نمیکردند، اما حالا با گذشت 38 سال از انقلاب اگر نظرسنجی کنید، میبینید خیلیها مانند شاه فکر میکنند و ما بهجای اینکه از واقعیت جامعه فرار کنیم خوب است که اینها را ببینیم و بگوییم چرا به این صورت شده است.[7]
*چکیده اظهارات آقای زیباکلام این است که جوانان شناخت درستی از انقلاب ندارند و مردم ایران نیز در آستانه 40 سالگی انقلاب اسلامی فکر میکنند این رخداد کار آمریکا و انگلیس بوده است!
این در حالی است که به صورت علمی و بر اساس تجربههای ملموس، رفتارهایی همچون ایثارگری مخلصانه شهدای آتشنشان در حادثه پلاسکو که عموماً جوان و از اعضای بسیج بودند و یا همینطور شهدای کم سن و سال مدافع حرم که در کشور سوریه و برای دفاع از حرم منافع جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسیدند، خلاف صحبتهای آقای زیباکلام را اثبات میکند.
به هر حال این شهدا و ایضاً دیگر شهدای جوان و سایر ایثارگرانی که در اقصینقاط ایران و در فرا ایران مشغول خدمت مجاهدانه به نظام اسلامی هستند و اکثریت را هم تشکیل میدهند (زیرا رفتارهای آنها تأثیرگذار بوده و سبب استقرار و پویایی هرچه بیشتر نظام اسلامی شده است)؛ رفتارهایی را انجام دادهاند که جز با مکتب امام خمینی(ره) و اهداف بلند انقلاب اسلامی قابل تحلیل نیست و هر ذهن جویای حقیقتی را به این اصل رهنمون میشود که نسل جوان ایران اتفاقاً اعتقادی مستحکمتر از نسل انقلاب به آرمانهای اسلام و ولایت فقیه دارد.
به این گستره البته بایستی حضور میلیونی مردم ایران در رخدادهایی همچون 9 دی، راهپیمایی 22 بهمن، انتخاباتهای هرساله و تمکین مردم از قوانین موضوع کشور را نیز افزود که جملگی حاکی از غلط بودن انگاره فکری شاه و اشاره آقای زیباکلام مبنی بر انگلیسی بودن انقلاب اسلامی است.
گفتنیست، قبل از زیباکلام، علیرضا بهشتی، دیگر فعال اصلاحطلب و از جمله کسانی که در فتنه سال 88 دستگیر شد نیز طی اظهاراتی در گفتوگو با یک روزنامه اینترنتی مدعی شده بود که جمهوری اسلامی در آستانه 40 سالگی خود از آرمانهای اصلی دور شده، ضمن اینکه عدالت کم و فاصله طبقاتی نیز زیاد شده است![8]
***
1_http://mardomsalari.com/4249/page/1/7618
2_http://sharghdaily.ir/News/114360
3_ http://www.tadbirkhabar.com/political/138411
4_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940408001479
5_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940408001479
6_ http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13941201000101
7_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13951118001753
8_ http://www.mashreghnews.ir/fa/news/687222